نقد و بررسی انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم 2024

علی کارگزار - انتشار: 20 دی 1403
مطالعه : 11 دقیقه
پاراج-
نقد و بررسی انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم 2024

وقتی این خبر به شما می‌رسد که ارباب حلقه‌‌ها یک انیمه در دست ساخت دارد اگر طرفدار انیمه و از پای ثابت‌های تالکین باشید طبیعتا در پوست خود نمی‌گنجید. ذهنیت ابتدایی که به وجود می‌آید این است که این انیمه می‌تواند قسمت‌هایی از جهان عظیم کتاب را پوشش بدهد، قسمت‌هایی که با تکلونوژی حال حاضر فیلم شاید غیر ممکن یا حداقل هزینه ساز باشد. مخصوصا که یکی از تولید کننده‌گان انیمه خود پیتر جکسون بزرگ، کارگردان اصلی 3 گانه است. اما خب دنیای سینما، جهان خیانت به انتظار‌هاست. آیا انیمه ارباب حلقه‌ها ارزش دیدن دارد؟ مشخصا بله! ما منتقد آن هستیم اما هرچه باشد اسم ارباب حلقه‌ها را با خود حمل می‌کند.

اما آیا این انیمه توانسته است جادوی تالکین را حفظ کند یا فقط یک تقلید هنری از آن است؟ آیا Helm Hammerhand قهرمانی است که منتظرش بودیم یا فقط سایه‌ای از بزرگان گذشته است؟ همه این‌ها سوالاتی هستند که در ادامه به نقد انیمه ارباب حلقه ها خواهیم پرداخت با نگاهی نقادانه، کمی شیطنت و شاید هم چاشنی نوستالژی!

تیم تولید انیمه

انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم با هدایت کنجی کامیاما، کارگردان برجسته ژاپنی، شکل گرفته است. کامیاما که پیش‌تر با آثار تحسین‌شده‌ای مانند Blade Runner: Black Lotus و Ghost in the Shell: Stand Alone Complex شناخته شده، تجربه‌ای منحصربه‌فرد از ترکیب سبک انیمه و دنیای فانتزی تالکین را به نمایش گذاشته است.

در بخش صداپیشگی، برایان کاکس در نقش هلم همرهند به اجرای قوی و تأثیرگذاری پرداخته است. او با صدای رسا و مقتدرش، تصویر پادشاهی مغرور و سرسخت را به شکلی ملموس زنده کرده است. گایا وایز نیز با صدای خود شخصیت هرا را به زنی شجاع و مستقل تبدیل کرده که به خوبی با چالش‌های روایت داستان همخوانی دارد. لوک پاسکوالینو نیز در نقش وولف، دشمن اصلی هلم، اجرای قدرتمندی ارائه می‌دهد که به تنش‌های داستان عمق بیشتری می‌بخشد. علاوه بر این‌ها، میراندا اتو، بازیگر نقش ائووین (شاهزاده روهان) در سه‌گانه اصلی، به‌عنوان راوی داستان به اثر حس پیوستگی با جهان قبلی تالکین داده است.

خلاصه داستان انیمه ارباب حلقه‌ها

داستان انیمه ارباب حلقه ها

در سرزمینی که اسب‌ها بیشتر از انسان‌ها حرف برای گفتن دارند و دیوارهای سنگی بلندتر از غرور پادشاهان ساخته شده‌اند، داستان جنگ روهیریم شکل می‌گیرد. این بار، ما به گذشته‌های دورتر از ماجراهای فرودو و حلقه می‌رویم، به روزهایی که هنوز سایه سائرون آن‌قدر پررنگ نشده بود، اما طوفان دیگری در حال شکل‌گیری بود.

هلم همراهند، پادشاهی که بیشتر به مشت آهنینش معروف است تا دیپلماسی نرمش، در مرکز این طوفان ایستاده است. او باید از مردمش، قلعه‌اش، و افتخار روهان در برابر تهدیدی مرگبار دفاع کند. اما مثل هر داستان خوبی، این نبرد فقط درباره شمشیر و خون نیست؛ بلکه درباره تصمیم‌های دشواری است که مرز بین قهرمان و هیولا را مشخص می‌کنند.

در کنار هلم، دختر سرسختش، هرا، نیز قد علم می‌کند، شخصیتی که ثابت می‌کند شجاعت جنسیت نمی‌شناسد و میراث پدران، همیشه در دست پسران نمی‌ماند. حالا سوال این است: آیا این خاندان اسب‌سوار می‌تواند از تاریخ جان سالم به در ببرد، یا این بار اسب‌ها باید برای اربابان جدیدشان زین شوند؟ پاسخ در نبردی است که دیوارهای هلم‌دیپ را به لرزه درمی‌آورد و نشان می‌دهد که گاهی گذشته، خودش بزرگ‌ترین دشمن آینده است.

نقد و تحلیل داستان

شروع داستان به‌خوبی انجام شده است. تنش‌های سیاسی و جنگ‌های داخلی به‌عنوان پیش‌زمینه معرفی می‌شوند و حس آشفتگی را به‌طور مؤثری به تصویر می‌کشند. اما وقتی به میانه داستان می‌رسیم، سرعت روایت کمی لنگ می‌زند. شخصیت‌ها در برخی لحظات آن‌قدر غرق در مونولوگ‌ها و تصمیم‌گیری‌های خود هستند که حس اضطرار جنگ را از دست می‌دهند. به بیان ساده‌تر، به‌جای اینکه شمشیرها در هوا برق بزنند، گاهی فقط صدای تیز شدن آن‌ها را می‌شنویم.

در کنار همه این‌ها جایی که شروع کننده و دلیل همه اتفاقات است یعنی مرگ پدر ولف به دست هلم، مصنوعی، ساده و تا حدودی مسخره است. پدر ولف مردی‌است که هم در دیالگ‌ها و هم در ظاهر سالها از صحنه جنگ به دور بوده و پیشنهاد مشت زنی را قبول می‌کند. با چه کسی؟ با کسی که رسما نامش بیانگر داشتن پتک به جای مشت است! چه انتظاری دارید؟ ضربه اول، مرگ! در کنار همه این‌ها اتفاق به چه دلیل رخ می‌دهد؟ بخاطر اینکه پادشاه می‌خواهد دخترش با یک نجیب زاده در گاندور ازدواج کند؟ طی هیچ شرایطی روهان حتی از گاندور کمک نظامی نمی‌گیرد این ازدواج برای چیست؟ پادشاهی آن‌ها را برتر از خودش می‌بیند و فکر می‌کند دخترش آن‌جا خوشحالتر است؟ می‌خواهد با آن‌ها روابط دیپلوماتیک داشته باشد؟ خود دخترش عاشق کسی شده؟ تصمیمات هلم هیچ پس زمینه داستانی ندارد و فقط پر کننده داستان است!

اگر بخواهیم بررسی انیمه ارباب حلقه ها را از نظر داستان و به طور کلی انجام بدهیم، این عنوان به شما حس و حال حضور در جهان ارباب حلقه‌ها را نمی‌دهد. بیشتر مانند یک گیم او ترونز بدون تمام المان‌های فانتزی آن است. درگیری سیاسی بین خاندان‌ها، تصمیمات پادشاهان، ازدواج‌ پرنسس‌ها و.... چیزی که از ارباب حلقه‌ها انتظار می‌رود فرای زندگی و سیاست‌های یک نژاد است. درکنار اینکه جنگ‌های آن، با وجود ایستر اگ دادن‌‎های بی‌شمار به سه گانه فیلم، حتی به اندازه یک فریم از فیلم ارزش ندارند!

شخصیت پردازی

هلم، با صدای پرقدرت برایان کاکس، تصویری از یک پادشاه خشن و شکست‌ناپذیر ارائه می‌دهد. او یک رهبر سنتی است که به‌جای مذاکره، زره می‌پوشد و به میدان می‌زند. این شخصیت در ابتدا جذاب است، اما هرچه داستان پیش می‌رود، عمق بیشتری از او دیده نمی‌شود. در واقع، او بیشتر به‌عنوان یک نماد نمایش داده شده تا یک شخصیت چندبعدی. اما آیا این شخصیت معلول خوبی برای اتفاقاتی که افتاده‌است بوده؟ اگر به رفتار بقیه لرد‌ها با او نگاه کنیم می‌بینیم که حتی 1 سال پادشاه ماندن او عجیب است. دربار او آنقدر سست است که از داخل آن خیانت خارج می‌شود و اقتدار او آنقدر تقلبی است که راحت و آسوده به چالش کشیده می‌شود.

در مقابل، دخترش هرا تلاش می‌کند تا وزنه‌ای متعادل در روایت باشد. یک شخصیت جسور و نوگرا که قصد دارد سنت‌های قدیمی را به چالش بکشد. اما گاهی به نظر می‌رسد که هرا تنها به این دلیل در داستان قرار گرفته که صدای تغییرات اجتماعی باشد، نه یک شخصیت واقعی با انگیزه‌ها و چالش‌های پیچیده. حضور او اگرچه لازم است، اما پرداخت شخصیتش به‌قدری عمیق نیست که بیننده به‌طور کامل با او ارتباط برقرار کند. البته که هرا چندان هم نو گرا نیست و نگاهش در کل انیمه به یک پرچم دوخته شده! پرچم shield maiden ها! و چیزی که از آن نشان می‌دهد بیشتر سمت و سوی آمازون‌ها را دارد تا شیلد میدن‌ها! مسئله جالب دیگر توانایی او در مبارزه است که در قسمت‌هایی از انیمه بالا نشان داده شده و مدیون خدمتکارش است اما پدری که اجازه نمی‌‎دهد دخترش در جنگ شرکت کند اصلا چرا اجازه داده او مبارزات را یاد بگیرد؟

برادران هرا بی‌شخصیت‌ترین کارکتر‌های انیمه هستند! در حالی که باید مرگشان تاثیری در مخاطب می‌گذاشت مانند مرگ دو سرباز ساده در لشکر روهان بود! بی‌صدا وارد شدند و بی‌صدا خارج شدند.

از طرفی می‌رسیم به ولف، ولف کارکتر منفی اصلی و به نوعی ویلن انیمه است اما شخصیت سازی او در حد یک ویلن کلاسیک معمولی هم نیست چه برسد به ویلن جهان ارباب حلقه‌ها بودن. او از بچگی عاشق هرا بوده؟ آنقدر پخته بوده زمانی که هرا در کودکی با شمشیر صورت او را بریده فراریش داده تا میان خاندان‌ها درگیری به وجود نیاید، شاید هم خجالت می‌کشیده دختری او را شکست داده. اما ناگهان پس از مرگ پدرش به تبعید می‌رود و به شکل جنگجویی ضعیف، با تصمیمات احساسی و احمقانه و رفتاری نهایتا در حد و اندازه یک راهزن بر می‌گردد.

یکی دیگر از موضوعات انیمه وجود نداشتن نژاد‌های دیگر در آن است. هیچکس حرفی از دوارف‌ها نمی‌زند یا از الف‌ها چیزی نمی‌گوید جهان انیمه بیش‌تر به جهان تخصصی انسان‌ها نزدیک است تا جهان ارباب حلقه‌ها.

تم‌ها و مضامین

این داستان به تم‌هایی مانند افتخار، فداکاری، و تقابل سنت و نوگرایی می‌پردازد. در عین حال، سعی می‌کند نگاهی تازه به نقش زنان در جوامع مردسالار بیندازد. با این حال، گاهی این مضامین بیش از حد مستقیم و شعاری بیان می‌شوند، به‌گونه‌ای که حس طبیعی بودن روایت را از بین می‌برند. از طرف دیگر، تقابل میان نسل‌ها و تفاوت‌های فرهنگی در تصمیم‌گیری‌ها یکی از نقاط قوت داستان است. این تقابل‌ها باعث ایجاد تنش‌های جذاب می‌شود، اما در نهایت به اندازه کافی بسط پیدا نمی‌کنند تا تأثیری ماندگار داشته باشند.

نقد انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم از نظر گرافیک و انیمیشن

تحلیل انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم

انیمه جنگ روهیریم سعی کرده است تا ترکیبی از هنر سنتی انیمه ژاپنی و شکوه بصری دنیای تالکین را به تصویر بکشد. نتیجه این تلاش، چیزی میان یک تابلوی چشم‌نواز و یک طرح نیمه‌کاره است؛ در برخی صحنه‌ها خیره‌کننده و در برخی دیگر، شبیه به اسبی که در گِل گیر کرده باشد.

استودیوی Sola Digital Arts که بیشتر به خاطر پروژه‌های سه‌بعدی‌اش شناخته می‌شود، این بار به ترکیبی از طراحی دستی و تکنیک‌های مدرن روی آورده است. برخی لحظات بصری مانند نبردها و منظره‌های سرزمین میانه، به طرز تحسین‌برانگیزی نفس‌گیر هستند؛ به‌خصوص زمانی که دوربین در میان ارتش‌ها حرکت می‌کند یا بر دیوارهای عظیم هلم‌دیپ تمرکز دارد. در این لحظات، می‌توانید حس عظمت و اضطراب جنگ را کاملاً لمس کنید. اما وقتی دوربین به کلوزآپ‌ها و تعاملات شخصیت‌ها می‌رسد، ناگهان این شکوه محو می‌شود و جای خود را به حرکات گاهی خشک و زاویه‌های نه‌چندان الهام‌بخش می‌دهد—انگار هنرمندان از نیمه راه تصمیم گرفته‌اند کمی استراحت کنند و ادامه کار را به نرم‌افزارها بسپارند.

طراحی شخصیت‌ها نیز از این الگو پیروی می‌کند. هلم همراهن با زره‌های درخشان و خطوط قوی صورتش، یادآور یک پادشاه افسانه‌ای است، اما در برخی صحنه‌ها حرکاتش بیشتر به یک بازی ویدیویی قدیمی شباهت دارد تا یک اثر سینمایی. از طرفی، طراحی هرا به‌عنوان یک شخصیت زن مستقل، به‌خوبی با تم‌های داستان هماهنگ است، اما چهره او در برخی لحظات، احساسی مصنوعی دارد.

یکی از نقاط قوت این انیمه، استفاده هوشمندانه از نور و سایه است. در صحنه‌های نبرد، بازی نورها بر روی زره‌ها و شمشیرها به جذابیت بصری افزوده است. اما در برخی لحظات آرام‌تر، این بازی نور جای خود را به رنگ‌های تخت و کسل‌کننده می‌دهد، انگار انیمه فراموش کرده که باید تنش‌های درونی شخصیت‌ها را نیز بازتاب دهد.

وفاداری به منبع اصلی

انیمه جنگ روهیریم ادعا می‌کند که از دل تاریخ سرزمین میانه بیرون آمده، اما در عمل، بیشتر شبیه به قصه‌ای است که پیرمردی در کنار آتش تعریف می‌کند پر از جزئیات اضافه و روایت‌هایی که نمی‌دانید چقدر واقعی هستند. داستان اصلی درباره هلم همراهن، پادشاه روهان، در ضمائم کتاب ارباب حلقه‌ها تنها چند پاراگراف کوتاه است. بنابراین، سازندگان انیمه عملاً مجبور شده‌اند جاهای خالی را با تخیلات خود پر کنند.

از نظر جزئیات تاریخی، انیمه تلاش می‌کند تا به فضای سرزمین میانه وفادار بماند. طراحی قلعه‌ها، زره‌ها و میدان‌های جنگ به‌شدت به توصیفات تالکین نزدیک است و می‌تواند طرفداران را به یاد فیلم‌های پیتر جکسون بیندازد. با این حال، اضافه شدن برخی عناصر جدید مانند نبردهایی که در کتاب‌ها اشاره‌ای به آن‌ها نشده، بیشتر به نظر می‌رسد برای افزایش هیجان و جلوه‌های بصری به داستان اضافه شده‌اند تا حفظ وفاداری به منبع اصلی.

نظرات درباره انیمه ارباب حلقه ها

نظرات در مورد انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم

انیمه ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم با واکنش‌های متفاوتی از سوی منتقدان و مخاطبان روبه‌رو شده است. برخی آن را اثری شجاعانه در گسترش دنیای تالکین می‌دانند، در حالی که دیگران معتقدند این انیمه نتوانسته است به عظمت فیلم‌های پیتر جکسون نزدیک شود.

نقدهای مثبت منتقدان

منتقدان طرفدار این اثر، از طراحی هنری آن تمجید کرده‌اند. وب‌سایت Polygon این انیمه را به‌عنوان ادای احترامی شایسته به فیلم‌های جکسون توصیف کرده و به تصاویر چشم‌نواز، نورپردازی درخشان و نبردهای حماسی آن اشاره کرده است. آن‌ها معتقدند که تیم تولید موفق شده است حس حماسی و تاریخی روهان را زنده کند و جلوه‌های بصری را به یک نقطه قوت تبدیل نماید.

برخی منتقدان مانند The Guardian به روایت داستانی جذاب و ساختن پیش‌زمینه‌ای غنی برای هلم همراهن اشاره کرده‌اند. آن‌ها افزودند که اضافه کردن شخصیت‌هایی جدید مانند هرا به داستان، روح تازه‌ای به روایت بخشیده و به آن ابعاد احساسی بیشتری داده است.

نقدهای منفی منتقدان

در مقابل، منتقدانی مانند The Verge و AP News این اثر را بیش از حد تلویزیونی توصیف کرده و آن را از لحاظ عمق داستانی و شخصیت‌پردازی ضعیف دانسته‌اند. برخی منتقدان احساس کردند که داستان به دلیل تکیه بیش از حد بر عناصر اکشن و نمایش‌های بصری، پیچیدگی احساسی و روان‌شناختی دنیای تالکین را از دست داده است.

AP News اشاره می‌کند که این انیمه نتوانسته است حس عمیق و فلسفی داستان‌های تالکین را به تصویر بکشد و بیشتر به‌عنوان اثری سرگرم‌کننده اما سطحی به نظر می‌رسد. منتقدان همچنین به شخصیت‌پردازی‌های کلیشه‌ای و استفاده از عناصر مدرن برای جذب مخاطبان جوان‌تر انتقاد کرده‌اند.

واکنش مخاطبان

انیمه در سایت Imdb امتیاز 6.4 را دریافت کرده که از حد مورد انتظار پایین‌تر است. در روتن تومتو انیمه امتیاز 83 دصد مخاطبین را به دست آورده که باز‌هم با وجود تعداد بالای طرفداران ارباب حلقه‌ها می‌توان گفت امتیاز جذابی نیست.

سخن پایانی

ارباب حلقه‌ها: جنگ روهیریم تلاشی جاه‌طلبانه برای بازگشت به سرزمین میانه است جایی که افسانه‌ها متولد می‌شوند و قهرمانان در دل نبردها شکل می‌گیرند. این انیمه، با وجود جلوه‌های بصری خیره‌کننده، موسیقی الهام‌بخش و نبردهایی حماسی، توانسته است گوشه‌ای از جادوی تالکین را زنده کند. اما در عین حال، با اضافه کردن شخصیت‌ها و داستان‌های جدید، جسارت تغییر در روایتی که طرفداران سال‌ها با آن زندگی کرده‌اند را به نمایش گذاشته است.

این اثر، درخشان‌ترین ستاره آسمان تالکین نیست، اما بدون شک جرئت کرده است نور خود را به نقاط کمتر دیده‌شده این جهان بتاباند. برای برخی، جنگ روهیریم پلی است به گذشتهٔ باشکوه سه‌گانه‌های سینمایی، و برای برخی دیگر، نشانه‌ای از فاصله گرفتن از ریشه‌های اصلی داستان.

چه عاشق تالکین باشید و چه تازه‌واردی به دنیای او، این انیمه ارزش آن را دارد که فرصتی به آن بدهید شاید نه به‌عنوان یک شاهکار بی‌نقص، بلکه به‌عنوان یک تجربه متفاوت که همچنان نبض سرزمین میانه در آن می‌تپد. اگر هم در پایان داستان احساس کردید که برخی قسمت‌ها به اندازه کافی محکم نبودند، به یاد داشته باشید که حتی بزرگ‌ترین قهرمانان هم گاهی در میانه راه لغزیده‌اند.

نظرات کاربران
پربازدیدترین