جدول پخش هفتگی انیمه
در داستان این انیمه، علاقه واکانا گوجو به ساخت عروسک های حنا باعث می شود که به دلیل آسیب های اجتماعی علایق خود را پنهان کند. با این حال، وقتی همکلاسی او مارین کیتاگاوا استعداد او را کشف می کند، فراتر از ویژگی های ظاهری او را می بیند و تشویقش می کند تا لباس شخصیت های خاص فیلم ها و کتاب ها را بسازد. با حمایت مارین، واکانا از انزوا خارج می شود و شروع به کسب اعتماد به نفس می کند. آنها با همکاری یکدیگر لباس های منحصر به فرد و زیبایی خلق می کنند که استعداد و خود واقعی آنها را به نمایش می گذارد.
"کارآگاه کونان" یک انیمه ژاپنی است که بر اساس مانگایی با همین نام اثر گوشو آوا میباشد. انیمه در سال 1996 آغاز شده و تاکنون با موفقیت زیادی ادامه یافته است. داستان این انیمه حول محور یک جوان باهوش میچرخد که به عنوان یک کارآگاه به شهرت رسیده است. او در یک برنامه تلویزیونی به نام "کارآگاه کونان" درگیر یک پرونده جنایی میشود و به طور ناخواسته به یک کودک شش ساله تبدیل میشود و باید تحقیقات خود را با استفاده از شگفتی تبدیل شدن به کودک ادامه دهد. با استفاده از دانش و تجربیات خود به عنوان یک کارآگاه، در مواجهه با پروندههای جنایی مختلف و پیچیده، تحقیقات خود را انجام میدهد.
این انیمه محصول سال 1992 و کشور ژاپن است. داستان انیمه شین چان درباره بچه ای به همین نام است، او بازیگوش ترین پسر در محله خود و اطراف است.
انیمه دورایمون محصول سال 2005 و کشور ژاپن است. این انیمه درباره کره به ای رباتی به نام دورایتمون است که از آینده به گذشته سفر کرده است. او ماموریت دارد تا نوبیتا نوبی را که پسری بی استعداد است به آدم مناسبی تبدیل کند.
داستان انیمه نینجالا در سال 2022 اتفاق میافتد. نینجاها که زمانی تاریخ ژاپن را جعل کردند، در طول بازسازی میجی در سراسر کشور پراکنده شدند. با آمیختن این نینجاها با سایر قبیله ها، خط خونی آنها نازک شد و به تدریج از نظر ها محو شدند. فرزندان این قبیله های نینجا که به دنبال حفظ میراث خود بودند، وی ان ای (انجمن جهانی نینجا) را به امید ادامه میراث خود تشکیل دادند. و به این ترتیب بود که وی ان ای موفق شد نینجا-آدامس را توسعه دهد، هنری که میتوانست قدرت شینوبیها را جلب کند، با این حال، برای ایجاد قویترین آدامس نینجا به قویترین DNA نینجا نیاز دارد. به این ترتیب بود که مسابقات نینجالا برگزار شد و قدرتمندترین نینجاها پیدا شدند.
یایبا پسر جوانیست که با پدرش در جنگلی دور افتاده زندگی میکند و از کودکی تنها یک چیز را یاد گرفته: شمشیرزنی. در یکی از روزهای پرماجرا، او و پدرش به شکلی ناگهانی به شهر بزرگی منتقل میشوند، جایی که زندگیاش مسیر تازهای پیدا میکند. در داستان یایبا: افسانه سامورایی، او وارد دنیایی از افسانهها و نبردهای باستانی میشود، جایی که دو شمشیر افسانهای به نام فوجینکن و رایجینکن دوباره بیدار شدهاند. یایبا باید با حریفانی قدرتمند روبهرو شود، از جمله تاکشی اونیمارو که در ظاهر استاد کندوست اما سرنوشتی پیچیده در انتظارش است. در میانه این ماجراها، یایبا با دوستی، دشمنی و انتخابهایی روبهرو میشود که مسیرش را از یک پسر سادهدل به یک قهرمان واقعی تبدیل میکند.
«آن شرلی» که بر اساس رمان کلاسیک «آن در گرین گیبلز» اثر ال. ام. مونتگمری ساخته شده است. داستان، زندگی آن شرلی دختر یتیم ۱۱ ساله، خلاق و پرحرفی را دنبال میکند که پس از مرگ والدینش در شرایط سختی بزرگ شده است. او به اشتباه از یتیمخانه به خانه ماریلا و متیو کاتبرت، خواهر و برادر مجرد و سالخوردهای در جزیره پرنس ادوارد فرستاده میشود؛ در حالی که آنها قصد داشتند پسری را برای کمک در مزرعه به فرزندی قبول کنند. علیرغم این سوءتفاهم اولیه و تردید ماریلا، شخصیت جذاب، تخیل پویا و روحیه سرزنده آن به تدریج دل کاتبرتها را به دست میآورد.
پس از پشت سر گذاشتن ماجراهای دوران دبیرستان، ساکوتا آزوساگاوا اکنون یک دانشجوی کالج است و زندگی آرامی را با دوستدخترش، مای ساکوراجیما، بازیگر مشهور، سپری میکند. اما آرامش او دیری نمیپاید. یک روز، او با دختری با لباس بابانوئل روبرو میشود که ادعا میکند در حال هدیه دادن «سندروم بلوغ» به دیگران است و خود را توکو کیریشیما معرفی میکند. این برخورد، ساکوتا را وارد مرحله جدیدی از پدیدههای عجیب و غریب میکند: رویاهای پیشگویانه، یک خواننده آنلاین ناشناس و حوادث مرموزی که در شبکههای اجتماعی پخش میشوند. ساکوتا بار دیگر خود را در مرکز داستان دخترانی با قلبهای لرزان و مشکلات ناشی از سندروم بلوغ مییابد و باید برای حل این معما های جدید و محافظت از اطرافیانش، با ناشناختهها روبرو شود.
توتو، یک ماجراجوی قدرتمند با مهارتهای فوقالعاده است، اما یک مشکل بزرگ دارد: او به شدت خجالتی است و از صحبت کردن با زنان وحشت دارد، تا حدی که از استرس غش میکند. این ضعف باعث شده که او نتواند گروهی تشکیل دهد و در شهر اولیهی ماجراجوییاش گیر افتاده است. روزی، سه زن زیبا و جنگجو به نامهای سیئل، آنمونه و گوا به او پیشنهاد میدهند تا به گروهشان بپیوندد. توتو که از خوشحالی در پوست خود نمیگنجد، غافل از آن است که این سه زن در واقع شاهدختهای قاتلی هستند که هرکدام به دلایلی قصد کشتن او را دارند و هر روز برای انجام این ماموریت نقشه میکشند. این کمدی-رمانتیک مرگبار، داستان قهرمانی را روایت میکند که باید همزمان با ترس اجتماعی شدید خود و حملات غافلگیرانه همتیمیهایش که میخواهند او را از بین ببرند، دست و پنجه نرم کند.
در یک روز بارانی، زنی جوان که زندگی آرامی را به تنهایی میگذراند، موجودی عجیب را در یک جعبه پیدا میکند. این موجود که بر روی سرش یک برگ دارد، اصرار دارد که یک سگ است و این را از طریق نوشتههایش به زن میفهماند. زن او را به خانه میآورد و این آغاز داستانی لطیف و دلگرمکننده از زندگی مشترک آنهاست. از طریق وعدههای غذایی مشترک، تغییر فصول و لحظات آرام، این «سگ» غیرمعمول، شادی و همراهی غیرمنتظرهای را به زندگی زن میآورد. این انیمه برشی از زندگی، داستانی آرامشبخش درباره یافتن دوستی و خانواده در غیرمنتظرهترین شکل ممکن است و به ما یادآوری میکند که مهم نیست یک همراه از چه گونهای باشد، مهم پیوندی است که شکل میگیرد.
