یو تاکامی
- وضعیت تأهلمجرد
رورونی کنشین ماجرای کنشین هیمورا، شمشیر زنی سرگردان با گذشتهای تاریک، را روایت میکند. او که در دوران باکوماتسو به عنوان هیتوکیری باتوسای شناخته میشد، پس از جنگ، سوگند میخورد که دیگر هرگز کسی را نکشد. این سوگند بهنوعی بیانگر مبارزه درونی او با گذشته خونین خود است. کنشین به توکیو میرسد و با کائورو کامیا، استاد کِندو و صاحب یک دوجو، آشنا میشود. این ملاقات به نوعی نقطه عطفی در زندگی کنشین است، چرا که به او فرصتی میدهد تا معنای جدیدی به زندگیاش ببخشد. در کنار دوستانی چون یاهیکو میوجین، سانوسکه ساگارا و مگومی تاکانی، کنشین تلاش میکند تا از گذشتهاش فاصله بگیرد و در عین حال با تهدیدهای جدیدی که صلح شکننده دوران میجی را تهدید میکنند، مقابله کند. این دوستان هر کدام به نوبه خود نقش مهمی در حمایت و تقویت کنشین ایفا میکنند و اتحاد آنها به یک عنصر کلیدی در داستان تبدیل میشود.