ویلیام براینت
- وضعیت تأهلمجرد
در دنیای محافظهکار دانشگاهی دهه 1950، دکتر نوآ پراتوریوس مردی خطرناک محسوب میشود. نه به این دلیل که پزشک بدی است—او یک نابغه است—بلکه چون به شفای انسانها باور دارد، نه فقط درمان بیماریها؛ فلسفهای که او را محبوب دانشجویان و هدف دشمنانش کرده است. یک همکار حسود، تحقیقی را برای کشف رازی از گذشته پراتوریوس آغاز میکند و سوءظن خود را بر روی دوست ساکت و مرموز او، آقای شوندرسون، متمرکز میکند. همزمان، زندگی پراتوریوس با دبورا هیگینز، زن جوانی که متوجه میشود باردار و مجرد است، گره میخورد. دبورا که از شرم و رسوایی درهم شکسته، دست به اقدامی ناامیدانه میزند. پراتوریوس در یک حرکت رادیکال از روی شفقت، مداخله میکند و هر دو را در مسیری قرار میدهد که تمام قراردادهای آن دوران را به چالش میکشد. با نزدیک شدن تحقیقات، پراتوریوس خود را در دادگاهی مییابد که باید از روشهای غیرمتعارف و وفاداریاش به دوستی با گذشتهای تاریک دفاع کند.