تونی جایاواردنا
- وضعیت تأهلمجرد
در شهری ساحلی که در آستانه جنگ قرار دارد، وینسنت جوان هنر شیشهگری را از پدرش، توماس، میآموزد. کارگاه آنها، که زمانی بهترین در کشور بود، اکنون با سایه جنگ تهدید میشود. زندگی آنها با ورود یک سرهنگ ارتش و دختر بااستعدادش در نواختن ویولن، آلیز، دگرگون میشود. میان وینسنت و آلیز، عشقی لطیف و جوان جوانه میزند، اما این رابطه با جهانبینیهای متضاد پدرانشان به چالش کشیده میشود: یکی هنرمندی صلحطلب و دیگری سربازی ملیگرا. همانطور که جنگ نزدیکتر میشود و شهر را در خود فرو میبرد، این دو جوان باید برای حفظ عشق و هنر خود در دنیایی که به سمت نابودی پیش میرود، مبارزه کنند. داستان، استعارهای از خود شیشه است: زیبا، اما شکننده در برابر خشونت جنگ.
ویدئو ها
عکس ها
بیوگرافی