رابین هیوستون
- وضعیت تأهلمجرد
در حومهای آرام و دورافتاده، داستان وقتی باد میوزد زندگی ساده جیم و هیلدا بلاگز را دنبال میکند، زوجی سالخورده که اخبار جنگ هستهای را از رادیو میشنوند. جیم، با اعتماد به راهنماییهای دولتی، سعی دارد خانهشان را به پناهگاهی ایمن تبدیل کند. هیلدا، با ذهنی پر از خاطرات جنگ جهانی دوم، بیشتر نگران کارهای روزمره است تا تهدید بمبها. وقتی حمله رخ میدهد، آنها به پناهگاه خود پناه میبرند، امیدوارند که اوضاع مانند گذشته به حالت عادی بازگردد. اما جهان بیرون تغییر کرده است، و آنها باید با پیامدهای نامرئی و آرام یک فاجعه هستهای روبهرو شوند. داستان وقتی باد میوزد تصویری تکاندهنده از بقا، امید و ناآگاهی در برابر یک فاجعه غیرقابل تصور ارائه میدهد.
ویدئو ها
عکس ها
بیوگرافی