در سال 1975 ورشو، ریزارد رئیس خود را متقاعد می کند که او را برای پوشش یک جنگ داخلی خونین به آنگولا بفرستد، درست زمانی که کشور در آستانه کسب استقلال است. چیزهایی که در آنگولا می بیند او را برای همیشه تغییر می دهد.