پاملا براون
- تولدیکشنبه 17 تیر 1296
- وفاتپنجشنبه 27 شهریور 1354
- وضعیت تأهلمجرد
در انگلستان قرن دوازدهم، دوستی عمیق و جداییناپذیری میان دو مرد قدرتمند وجود دارد: پادشاه هنری دوم (پیتر اوتول)، پادشاهی خوشگذران و توماس بکت (ریچارد برتون)، مشاور وفادار و همدم عیاشیهای او. هنری برای تحکیم قدرت خود و کنترل کلیسا، بکت را به عنوان صدراعظم و سپس اسقف اعظم کانتربری منصوب میکند، با این تصور که دوستش همیشه در کنار او خواهد بود. اما بکت پس از رسیدن به این مقام روحانی، تحولی عمیق را تجربه میکند. او که اکنون خود را خدمتگزار خدا میداند، دیگر نمیتواند در برابر دخالتهای پادشاه در امور کلیسا سکوت کند. این تغییر، دوستی آنها را به یک درگیری تلخ و تاریخی بر سر قدرت، وفاداری و افتخار تبدیل میکند. هنری که احساس میکند از سوی نزدیکترین فرد زندگیاش به او خیانت شده، در خشمی کورکورانه، جملهای را به زبان میآورد که سرنوشت بکت و تاریخ انگلستان را برای همیشه تغییر میدهد.
