میشل ویلیامز

Michelle Williams
میشل ویلیامز
  • تولدسه‌شنبه 18 شهریور 1359
  • محل تولدکلسپل، مونتانا، ایالات متحده
  • وضعیت تأهلمتأهل
  • قد163
  • تحصیلاتمدارس مسیحی سانتافه
  • شبکه‌های اجتماعی
  • همسر(ها)توماس کیل(ا. 2020 )

بیوگرافی میشل ویلیامز

میشل اینگرید ویلیامز (Michelle Ingrid Williams)، بازیگر تحسین‌شده آمریکایی، در ۹ سپتامبر ۱۹۸۰ در کالیسپل، ایالت مونتانا به دنیا آمد. او با نقش‌آفرینی‌های ژرف، پراحساس و اغلب درام‌محور در سینما و تلویزیون شناخته می‌شود. از آثار برجسته او می‌توان به فیلم‌های کوهستان بروکبک (Brokeback Mountain - 2005)، ولنتاین غم‌انگیز (Blue Valentine - 2010)، هفته من با مرلین (My Week with Marilyn - 2011)، منچستر کنار دریا (Manchester by the Sea - 2016) و فاولمن‌ها (The Fabelmans - 2022) اشاره کرد. ویلیامز همچنین با نقش‌آفرینی در سریال تحسین‌شده دوسونز کریک (Dawson’s Creek - 1998–2003) به شهرت اولیه رسید و در ادامه مسیر، با چهار بار نامزدی اسکار و یک جایزه گلدن گلوب، خود را به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین بازیگران نسل خود تثبیت کرد.

فیلم و سریال های میشل ویلیامز

آسمان عمیق
آسمان عمیقمستند
imdb logo7.7/10
حضور یافتن
حضور یافتنکمدی، درام
imdb logo6.3/10
اسکار 2023
اسکار 2023کمدی، موزیک
imdb logo6.5/10
ونوم بگذارید کارنیج بیاید
ونوم بگذارید کارنیج بیایداکشن، علمی تخیلی، هیجانی
imdb logo5.9/10
فاسی/ وردون
فاسی/ وردونبیوگرافی، درام، موزیک
imdb logo7.9/10
ونوم
ونوماکشن، ماجراجویی، علمی تخیلی
imdb logo6.6/10

زندگینامه کامل میشل ویلیامز

میشل اینگرید ویلیامز (Michelle Ingrid Williams)، بازیگر تحسین‌شده آمریکایی، در ۹ سپتامبر ۱۹۸۰ در کالیسپل، ایالت مونتانا به دنیا آمد. او با نقش‌آفرینی‌های ژرف، پراحساس و اغلب درام‌محور در سینما و تلویزیون شناخته می‌شود. از آثار برجسته او می‌توان به فیلم‌های کوهستان بروکبک (Brokeback Mountain - 2005)، ولنتاین غم‌انگیز (Blue Valentine - 2010)، هفته من با مرلین (My Week with Marilyn - 2011)، منچستر کنار دریا (Manchester by the Sea - 2016) و فاولمن‌ها (The Fabelmans - 2022) اشاره کرد. ویلیامز همچنین با نقش‌آفرینی در سریال تحسین‌شده دوسونز کریک (Dawson’s Creek - 1998–2003) به شهرت اولیه رسید و در ادامه مسیر، با چهار بار نامزدی اسکار و یک جایزه گلدن گلوب، خود را به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین بازیگران نسل خود تثبیت کرد.

کودکی و آغاز راه بازیگری

میشل ویلیامز در خانواده‌ای محافظه‌کار و مذهبی پرورش یافت. پدرش، لری ویلیامز، کارگزار بورس و سیاست‌مدار بود. او در دوران نوجوانی علاقه وافری به ادبیات، تئاتر و فیلم داشت و با الهام از بازیگرانی چون ویوین لی و ناتالی وود، تصمیم به ورود به دنیای بازیگری گرفت. ویلیامز در ۱۵ سالگی به‌طور قانونی مستقل شد تا بتواند در لس‌آنجلس زندگی و به‌صورت حرفه‌ای در عرصه هنر فعالیت کند.

فیلم های میشل ویلیامز

اولین حضور او در صفحه نمایش در نقش بریجت باورز، زن جوانی بود که پسر میچ بوکانون، هابی را در یک قسمت از سریال تلویزیونی Baywatch در سال 1993 اغوا می‌کند. سال بعد، او اولین فیلم خود را در فیلم خانوادگی Lassie انجام داد که درباره پیوند بین یک پسر جوان و سگ Lassie بود. تا 1995، ویلیامز کلاس نهم را در مدارس مسیحی سانتافه در سن دیگو به پایان رساند. برای تمرکز بر فعالیت های بازیگری خود، مدرسه را ترک کرد و برای تدریس خصوصی در خانه ثبت نام نمود. ویلیامز در پانزده سالگی، با تایید والدینش، درخواست رهایی از دست آنها را داد، بنابراین بهتر می‌توانست حرفه بازیگری خود را دنبال کند. برای رعایت قوانین آزادی بخش، تحصیلات دبیرستان خود را طی نه ماه از طریق مکاتبه به پایان رساند. پس از رهایی، ویلیامز به لس آنجلس نقل مکان کرد و به تنهایی در بربنک زندگی کرد. او برای تامین مخارج خود، در فیلم‌ها و آگهی‌های تبلیغاتی کم‌هزینه مشغول به کار شد. او نقش‌های کوچکی در فیلم‌های تلویزیونی پسر من بی‌گناه است (۱۹۹۶) و کشتن آقای گریفین (۱۹۹۷) و درام هزار جریب (۱۹۹۷) که میشل فایفر و جسیکا لانگ در آن بازی می‌کردند، داشت. در 1997، ویلیامز با دو بازیگر دیگر همکاری کرد تا فیلمنامه‌ای به نام بلینک را بنویسد، درباره روسپی‌هایی که در فاحشه‌خانه‌ نوادا زندگی می‌کنند، که با وجود فروخته شدن به یک شرکت تولیدکننده، هرگز ساخته نشد. ویلیامز هفده ساله که تجارت را تحت راهنمایی پدرش آموخته بود، وارد مسابقات قهرمانی جام جهانی رابینز شد. با بازده 1000% او اولین زن برنده این عنوان و سومین برنده برتر تمام دوران شد (پدرش رتبه اول را دارد).

در 1998، ویلیامز شروع به بازی در سریال تلویزیونی درام نوجوانان داوسون کریک کرد که این سریال به مدت شش فصل از ژانویه 1998 تا مه 2003 پخش شد و ویلیامز در نقش جن لیندلی، یک نوجوان نابالغ ساکن نیویورک که به شهر خیالی کیپساید نقل مکان می کند، نمایش داده شد. ویلیامز که مشتاق بازی در نقش‌های چالش برانگیز در پروژه‌های بزرگسالان بود، تابستان 1999 را با بازی در یک نمایش خارج از برادوی با عنوان قاتل جو گذراند. نقش بعدی او در فیلم تلویزیونی HBO اگر این دیوارها می توانستند صحبت کنند 2 (2000) بود. ویلیامز در 2002 در تولید نمایش مایک لی با بوی موش به صحنه بازگشت.

جوایز هنری میشل ویلیامز

ویلیامز نقش واریا را در محصول سال 2004 از درام باغ آلبالو اثر آنتون چخوف، در کنار لیندا ایموند و جسیکا چستین، در جشنواره تئاتر ویلیامستون بازی کرد. ویم وندرس، فیلمساز آلمانی، فیلم سرزمین فراوانی (2004) را نوشت که با حضور ویلیامز، به بررسی اضطراب و سرخوردگی در آمریکای پس از 11 سپتامبر می پردازد. او برای این فیلم نامزدی جایزه Independent Spirit را برای بهترین نقش اول زن دریافت کرد. موفقیت فیلم ویلیامز در سال 2005 هنگامی که او در کوه بروکبک آنگ لی ظاهر شد، در مورد عشق بین دو مرد، انیس و جک (به ترتیب توسط هیث لجر و جیک جیلنهال) ظاهر شد. این فیلم برنده سه جایزه اسکار و نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. سپس او به سمت نقش یک اغواگر مرموز به نام S در فیلم جنایی 2008 فریب کشیده شد. در 2009، او با ناتالی پورتمن در یک آگهی تبلیغاتی عطر مصنوعی به کارگردانی رومن پولانسکی به نام Greed همبازی شد.

ویلیامز با بازی در درام عاشقانه ولنتاین آبی که برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس 2010 با تحسین منتقدان به نمایش درآمد، نامزد بهترین بازیگر زن در مراسم اسکار و گلدن گلوب شد. در سال 2011، ویلیامز مرلین مونرو را در هفته من با مرلین به تصویر کشید، یک درام که تولید پر دردسر کمدی شاهزاده و دختر نمایشی در سال 1957 را بر اساس روایت های کالین کلارک که روی فیلم دوم کار می کرد، به تصویر می کشد. او برای ایفای نقش خود برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن شد و دومین نامزدی پیاپی اسکار را دریافت کرد. تمایل او برای بازی در یک فیلم موزیکال، ویلیامز را به سمت نقش سالی بولز در یک احیای کاباره در سال 2014 سوق داد که در استودیو 54 روی صحنه رفت و اولین حضور او در برادوی را رقم زد. او در سال 2016 نقشی در احیای نمایشنامه دیوید هاروور Blackbird پیدا کرد. او نامزدی جایزه تونی برای بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.

ویلیامز در سال 2016 با نقش های فرعی در دو درام در مقیاس کوچک، زنان معین و منچستر کنار دریا به فیلم بازگشت. او چهارمین نامزدی اسکار خود را برای منچستر کنار دریا دریافت کرد که دومین نامزدی او در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل زن بود. ویلیامز سپس اولین نقش اصلی خود را از سال 2013 در فیلم جنایی «همه پول در جهان» ساخته ریدلی اسکات به عهده گرفت و پنجمین نامزدی گلدن گلوب خود را برای این نقش دریافت کرد. ویلیامز در سال 2019 با فیلم After the Wedding، بازسازی فیلم دانمارکی سوزان بیر به همین نام به جشنواره فیلم ساندنس بازگشت. Fosse/Verdon، یک مینی سریال FX در مورد روابط شخصی و حرفه ای پریشان بین باب فوسه و گوئن وردون، اولین نقش اصلی او در تلویزیون پس از داوسون کریک بود. ویلیامز همچنین به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی در سریال حضور داشت. او برنده جایزه Primetime Emmy و جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگر زن در یک مینی سریال تلویزیونی شد. در سال 2022، ویلیامز در فیلم The Fabelmans، فیلم نیمه اتوبیوگرافیک استیون اسپیلبرگ در مورد دوران کودکی او بازی کرد. او در مراسم گلدن گلوب و اسکار نامزدهای بهترین بازیگر زن را دریافت کرد. او برنده دو گلدن گلوب برای ایفای نقش مرلین مونرو در درام هفته من با مرلین (2011) و گوئن وردون در مینی سریال Fosse/Verdon (2019) شد.

زندگی شخصی و وقایع مهم

ویلیامز مدتی با هیث لجر، بازیگر نامدار استرالیایی، رابطه داشت و حاصل این رابطه، دختری به نام ماتیلدا است که در سال ۲۰۰۵ به دنیا آمد. مرگ ناگهانی هیث لجر در سال ۲۰۰۸ تأثیر عمیقی بر ویلیامز گذاشت و او برای مدتی از فضای عمومی فاصله گرفت. با وجود این ضربه عاطفی، او توانست با تمرکز بر کار خود، مسیر حرفه‌ای‌اش را قدرتمندتر از قبل ادامه دهد.

او در سال ۲۰۲۰ با توماس کیل، کارگردان برنده تونی، ازدواج کرد و این زوج در همان سال صاحب فرزند شدند. زندگی خانوادگی برای ویلیامز همواره در اولویت بوده، اما او هرگز از تعهد خود به پروژه‌های هنری کاسته است.

میشل ویلیامز هنرمندی است که در کنار ظرافت زنانه، عمق روان‌شناختی شخصیت‌ها را با چنان دقت و باورپذیری به تصویر می‌کشد که هم منتقدان و هم تماشاگران را مسحور می‌سازد. او بازیگری را نه تنها شغل، بلکه نوعی کاوش درونی می‌داند؛ کاوشی که مخاطب را نیز با خود همراه می‌سازد. با کارنامه‌ای پربار، آینده‌ای درخشان و روحیه‌ای فروتن، ویلیامز بدون شک یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین چهره‌های سینمای معاصر آمریکاست.