مایکل پنیا

مایکل پنیا (Michael Peña)، بازیگر پرکار و محبوب آمریکایی، متولد ۱۳ ژانویه ۱۹۷۶ در شیکاگو، ایلینوی است. او که فرزند والدینی مهاجر از مکزیک است، با استعداد کم‌نظیر خود توانسته در ژانرهای مختلفی از درام‌های تحسین‌شده تا بلاک‌باسترهای پرفروش بدرخشد. پنیا بیشتر برای نقش‌های به‌یادماندنی‌اش در فیلم برنده‌ی اسکار «تصادف» (Crash, ۲۰۰۴)، «پایان کشیک» (End of Watch, ۲۰۱۲)، نقش کمدی لوئیس در سری فیلم‌های «مرد مورچه‌ای» (Ant-Man)، فیلم علمی-تخیلی «مریخی» (The Martian, ۲۰۱۵) و سریال «نارکوس: مکزیک» (Narcos: Mexico) (در نقش کیکی کامارنا) شناخته می‌شود. تطبیق‌پذیری او در ایفای نقش‌های گوناگون، از او بازیگری قابل‌اعتماد و جذاب ساخته است.

کودکی و نوجوانی

مایکل آنتونی پنیا در ۱۳ ژانویه ۱۹۷۶ در شیکاگو، ایلینوی به دنیا آمد. والدینش، نیکولاسا (مددکار اجتماعی) و الوتریو پنیا (کارگر کارخانه)، کشاورزانی بودند که از خالیسکو و سان لوئیس پوتوسی مکزیک به آمریکا مهاجرت کردند. او در محله‌ی نورث لان‌دیل شیکاگو بزرگ شد. پدرش حتی در حیاط خانه‌ی شهری‌شان باغچه‌ای داشت و سبزیجات می‌کاشت. پنیا به دبیرستان ماریست رفت و از دبیرستان هابارد فارغ‌التحصیل شد، جایی که در رشته‌های کشتی و دو و میدانی فعالیت داشت و به مسابقات ایالتی راه یافت. والدینش سخت کار کردند تا او و برادرش بتوانند به مدرسه‌ی خصوصی بروند. جرقه‌ی بازیگری برای او نه از درون خانواده، بلکه به تشویق مادر بهترین دوستش، سیلویا تورس، زده شد که او را متقاعد کرد در یک تست بازیگری شرکت کند. این پیش‌زمینه‌ی سخت‌کوشی و ورود تقریباً تصادفی به دنیای بازیگری، نشان‌دهنده‌ی عزم و پشتکار او در سال‌های بعد بود

دوران حرفه‌ای

پس از دبیرستان، پنیا در یک تست بازیگری آزاد برای فیلم «به آقا، با عشق ۲» (To Sir, with Love II, ۱۹۹۶) شرکت کرد و در کمال تعجب، از میان صدها نفر برای یک نقش انتخاب شد. او به لس‌آنجلس نقل مکان کرد و در ابتدا نقش‌های کوچکی در فیلم‌هایی چون «نقشه‌های ستاره‌ای» (Star Maps) و «همشهریان آمریکایی من» (My Fellow Americans, ۱۹۹۶) ایفا کرد. ده سال اول فعالیتش در هالیوود بسیار دشوار بود. نقطه عطف کارنامه‌ی او، بازی در دو فیلم برنده‌ی اسکار بهترین فیلم نوشته‌ی پل هگیس بود: «دختر میلیون دلاری» (Million Dollar Baby, ۲۰۰۴) و به‌ویژه «تصادف» (Crash, ۲۰۰۴) که بازی احساسی او در آن بسیار مورد توجه قرار گرفت. این موفقیت درها را به روی او گشود و در فیلم‌های مطرحی چون «مرکز تجارت جهانی» (World Trade Center, ۲۰۰۶)، «تیرانداز» (Shooter, ۲۰۰۷) و «پایان کشیک» (End of Watch, ۲۰۱۲) درخشید. او نقش اصلی فیلم زندگی‌نامه‌ای «سزار چاوز» (Cesar Chavez, ۲۰۱۴) را ایفا کرد و با نقش کمدی لوئیس در «مرد مورچه‌ای» (Ant-Man, ۲۰۱۵) محبوبیت گسترده‌ای یافت. حضور در «مریخی» (The Martian, ۲۰۱۵) و نقش اصلی فصل اول «نارکوس: مکزیک» (Narcos: Mexico, ۲۰۱۸) جایگاه او را به‌عنوان بازیگری توانمند و چندوجهی تثبیت کرد.

همچنین در سال‌های اخیر او با بازی در نقش اصلی فیلم یک میلیون مایل دورتر (A Million Miles Away) (سپتامبر ۲۰۲۳) توانستن جایگاه خود را در سینما پررنگ کند.

جوایز و افتخارات

مایکل پنیا برای بازی‌هایش، به‌ویژه در نقش‌های برجسته و در قالب گروه بازیگران، مورد تحسین قرار گرفته است. او برای بازی در «تصادف» (Crash, ۲۰۰۴) برنده جایزه آلما (ALMA) برای بهترین بازیگر مرد شد و نامزد جایزه گاتهام برای بهترین گروه بازیگری گشت. نقش‌آفرینی‌اش در «پایان کشیک» (End of Watch, ۲۰۱۲) نامزدی جایزه ایندیپندنت اسپیریت برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و نامزدی جایزه فیلم MTV را برایش به همراه داشت. او همچنین برای بازی در فیلم تلویزیونی «راه‌پیمایی» (Walkout, ۲۰۰۶) برنده جایزه ایمجن و جایزه بلک ریل شد و برای نقش سزار چاوز در فیلم «سزار چاوز» (Cesar Chavez, ۲۰۱۴) نیز جایزه ایمجن و جایزه ویژه آلما را کسب کرد. پنیا عضو گروه بازیگران فیلم «اخاذی آمریکایی» (American Hustle, ۲۰۱۳) بود که برنده جایزه انجمن بازیگران فیلم (SAG) برای بهترین گروه بازیگری شد.

حقایق پنهان

مایکل پنیا از سال ۲۰۰۶ با بری شیفر، که شاعر، هنرمند، بازیگر و فیلمنامه‌نویس است، ازدواج کرده و این دو یک پسر به نام رومن (متولد سپتامبر ۲۰۰۸) دارند. او در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. پنیا علاوه بر بازیگری، به موسیقی نیز علاقه دارد؛ او در سال ۲۰۰۵ گروه راک «نیکو وگا» را (به نام مادرش) تأسیس کرد و نوازنده گیتار بیس آن بود، هرچند در سال ۲۰۰۷ برای تمرکز بر بازیگری گروه را ترک کرد اما در نوشتن آهنگ موفق «Beast» مشارکت داشت. گلف و بوکس از دیگر سرگرمی‌های او برای آرامش هستند. او یک گلف‌باز مشتاق با هندیکپ پایین (۴.۸) است که در مسابقات Pro-Am نیز شرکت کرده و یک بار با یک hole-in-one در ESPN خبرساز شد. پنیا از سال ۲۰۰۰ عضو کلیسای ساینتولوژی است؛ او دلیل پیوستنش را نگرانی از مصرف بیش از حد الکل عنوان کرده و معتقد است برنامه‌های این کلیسا به بهبود درک او از فیلمنامه‌ها و در نتیجه بازیگری‌اش کمک کرده است.