مسعود اوزکچچی
- وضعیت تأهلمجرد
"داستان جزیره" دربارهی "هازیران"، یک دختر شهری است که زندگی خود را به کار و سبک سریع استانبول اختصاص داده است. او نمیتواند زندگی دیگری را تصور کند، اما زمانی که شرکتش او را به یک جزیره دورافتاده در دریای اژه میفرستد تا راه را برای ساخت یک مجتمع تفریحی جدید باز کند، یک اشتباه زندگیاش را برای همیشه تغییر میدهد. "پویراز" یک مرد ساده است که بیشتر طبیعت را به ارتباط با مردم ترجیح میدهد. او از آرامش و سکوت کارخانه کوچک روغن زیتون خود که در یک قطعه زمین زیبا قرار دارد لذت میبرد. متأسفانه، همین جا است که شرکت هازیران قصد دارد مجتمع تفریحی خود را برپا کند... وقتی هازیران و پویراز به هم برخورد میکنند، جرقههای عشق برق میزند و این دو قطب مخالف قبل از آنکه هازیران متوجه شود این مکان متعلق به پویراز است که رؤسایش او را به آنجا فرستادهاند، عاشق همدیگر میشوند.