پس از مرگ پدرش، «مایار» به کشور بازمیگردد تا کارهای تجاری را نهایی کند و دوباره سفر کند، اما عاشق «یارا» میشود و سفرش را لغو میکند. ماجراها زمانی اوج میگیرند که او متوجه میشود معشوقهاش زنی بازیگوش و فریبکار است.