لی گون وو
- وضعیت تأهلمجرد
هیون-جه، دانشآموز نوزدهسالهای است که با یک بیماری لاعلاج دستوپنجه نرم میکند و میداند زمان زیادی برایش باقی نمانده است. او که از آیندهای که هرگز نخواهد داشت ناامید شده، بیمارستان را ترک میکند تا آخرین تابستان زندگیاش را به دبیرستان بازگردد. تنها هدف او این است که برای یک بار هم که شده طعم یک زندگی عادی را بچشد و عشق دیرینهاش را به همکلاسیاش، سو-مین، اعتراف کند. اما این اعتراف صادقانه، دنیای دوستانش را به هم میریزد. آنها که غرق در رویاهای دانشگاه و آینده هستند، با بار سنگین حقیقت هیون-جه روبرو میشوند و نمیدانند چگونه با دوستی رفتار کنند که در حال وداع با زندگی است. این فیلم، روایتی لطیف و غمانگیز از مواجهه با مرگ در دوران نوجوانی است و این سؤال دشوار را مطرح میکند: آیا منصفانه است که از کسی بخواهی دوستت داشته باشد، وقتی میدانی که باید او را ترک کنی؟