آخیش کلوانی
- وضعیت تأهلمجرد
داستان در دهلی سال 1992، در بحبوحه تنشهای اجتماعی و شورشهای پس از تخریب مسجد بابری، روایت میشود. آستا، یک استاد کالج، همسری وظیفهشناس و مادری فداکار است که در ظاهر زندگی "کاملی" دارد: شوهری موفق، دو فرزند و خانوادهای حمایتگر. با این حال، در پس این نمای بینقص، روحی ناآرام و سرکوبشده وجود دارد که در یکنواختی زندگی زناشوییاش احساس خفگی میکند. دنیای آستا با ورود دو نفر دگرگون میشود: ابتدا آیاز، کارگردان تئاتری با افکار آزاد که جهانبینی او را به چالش میکشد، و سپس همسر او، پیپلیکا، هنرمندی غیرمتعارف و جسور. آستا در پیپلیکا بازتابی از تمام آن چیزی را مییابد که در خود سرکوب کرده است: استقلال، شور و شجاعت برای شکستن مرزها. رابطهای عمیق و پرشور میان این دو زن شکل میگیرد که آستا را به سفری برای خودشناسی و کشف هویت جنسیاش سوق میدهد. «زن متاهل» داستانی درباره رهایی از انتظارات جامعه، زیر سوال بردن تعاریف سنتی عشق و ازدواج، و یافتن شجاعت برای زندگی کردن با حقیقت وجودی خویش است.