سریال مردگان متحرک (The Walking Dead 2010)




داستان سریال مردگان متحرک
"مردگان متحرک" یک سریال تلویزیونی درام و ترسناک است که از سال 2010 به کارگردانی فرانک دارابونت ساخته شد. داستان آن با بیدار شدن "ریک گرایمز"، معاون کلانتر، از کما آغاز میشود. وقتی او به هوش میآید، متوجه میشود که جهان توسط یک ویروس زامبی به آخرین نقطهی فروپاشی رسیده است. ریک مجبور میشود با این وضعیت جدید که پر از زامبیهایی (مردگان متحرک) است، روبرو شود. او در تلاش است تا گروهی از بازماندگان را یکجا جمع کند و آنها را به امانت و مکانی ایمن هدایت کند. این سفر، نه تنها با خطرات زامبیها بلکه با چالشهای بشریت در مواجهه با یک جهانی که دیگر همانند قبل نیست، پر است.
بازیگران سریال مردگان متحرک
سریال «مردگان متحرک» (The Walking Dead)، اقتباسی از مجموعه کمیکی اثر رابرت کرکمن، اولینبار در سال ۲۰۱۰ از شبکه AMC پخش شد و تا سال ۲۰۲۲ ادامه یافت. این مجموعه درامی پساآخرالزمانی است که به بررسی تلاش انسانها برای بقا در جهانی آلوده به زامبیها میپردازد. در مرکز داستان، ریک گریمز (با بازی اندرو لینکلن) قرار دارد که پس از بیدار شدن از کما، رهبری گروهی از بازماندگان را بر عهده میگیرد. بازیگران سریال مردگان متحرک شامل ترکیبی از بازیگران تازهنفس و باتجربه است که توانستهاند شخصیتهایی پررمز و راز و تاثیرگذار را خلق کنند .
یکی از ویژگیهای برجسته این سریال، بازیگران مردگان متحرک هستند؛ از جمله اندرو لینکلن در نقش ریک، نورمن ریداس در نقش داریل، ملیسا مکبراید (کارول)، لسرتن کوهن (مگی)، دانای گوریرا (میشون) و جفری دین مورگان (نگان). هر یک از این هنرمندان نهتنها شخصیتهایی بهخاطر سپردنی آفریدند، بلکه با تعهد بالا در شرایط سخت فیلمبرداری، شیمی واقعی را در نمایش روابط انسانی در یک دنیای ازهمگسیخته منتقل کردند .
بهعنوان مثال، ملیسا مکبراید از نقش انتقالی کارول—از همسر و مادر ضعیف به زنی مقتدر و استراتژیک—صحبت کرده و میگوید: «کارول برای من شبیه یک خانم همسایه بود، نه رامبو» . در مقابل، دانای گوریرا (میشون)، علیرغم درونگرایی شخصیت خود، در پشتصحنه فردی شوخطبع بوده و بازیگرانی مانند اسکات گیمپل درباره او گفتهاند که «یه دنیای متفاوت از میشون واقعی دارد» .
علاوهبر این، هنرپیشههای مردگان متحرک از فضایی کاملاً حرفهای و خانوادگی روی صحنه و پشتصحنه یاد کردهاند. جاش مکدِرمت (یوجین) اشاره کرده که روابط بین اعضای گروه در زندگی واقعی مانند خانواده بوده و حتی روزهای بدون ضبط را با هم سپری میکردند؛ «همانند یک خانواده بودیم؛ دعوا هم بود، ولی لحظههای حمایتیاش معنای زیادی داشت» .